برای اطلاع شما عزیزان روز مصاحبه خودم و همسرم را شرح می دهم.

تاریخ شروع کار: شهریور ۱۳۸۹   فایل نامبر: دی ۱۳۸۹     مشاور: آقای برهانی

بالاخره ۲ سال و سه ماه انتظار ما به پایان رسید.

تاریخ مصاحبه ۲۶ نوامبر(۶ آذر) ساعت ۱۵ هتل پارکسا هیلتون استانبول.

رشته من حسابداری(۶ امتیازی) با هفت سال  و نیم سابقه کار تمام وقت و ۱ سال و نیم با سابقه کار نیمه وقت و ۴ سال و هشت ماه بیمه. متاهل بدون فرزند. رشته همسرم مهندسی صنایع( صفر امتیازی) و با ۱۲ سال سابقه کار همراه با بیمه.

ما روز ۴ آذر به استانبول رفتیم. روز۵ آذر از محیط هتل بازدید کردیم. وارد هتل شدیم چون روز یکشنبه بود کسی برای مصاحبه آنجا نبود. روز بعد ساعت ۱۳:۱۵ دقیقه با تاکسی به محل مصاحبه رفتیم و ساعت ۱۳:۴۵ رسیدیم. در آنجا یک زوج دیگر با مدرک تکنیسین کارخانه دو خانم با مدرک شیمی، یک خانم با مدرک ریاضی، یک آقا با مدرک فنی هواپیما،یک زوج با مدرک پرستاری هم آنجا بودند. آفیسرها یک آقای جوان، یک آقای مس ، یک خانم جوان و یک خانم مسن بودند که می آمدند در لابی هتل و متقاضیان را صدا می کردند. آقای مسن ساعت ۲:۱۵ آمد و یکی از خانمها را که رشته شیمی بود را صدا زد و بعد به میان ما آمد و یکی یکی از ما پرسید که چه ساعتی مصاحبه دارید؟ و بعد رفت. همه دعا دعا میکردند که با این آفیسر نباشند . خانم جوان بعد از ۳۰ دقیقه برگشت و گفت که کاندیشن شده(به شرط قبول شدن)، هم زبانش ضعیف بوده و هم اینکه دو تا از شرح وظایفش به یک شرح بوده که اشتباه دارالترجمه بوده ولی این خانم میگفت که به خاطر مدرک زبانش کاندیشن شده.

یک ربع بعد آفیسر مسن ( آقای سیمون) ما را صدا زد و بجای مادام مرا موسیو صدا زد. که همسرم گفت مادام. وارد آسانسور شدیم ، من به خاطر اینکه اضطرابم از بین برود شروع کردم با آفیسر صحبت کردم . احوالپرسی کردم بعد گفتم که خسته اید ایشان هم گفت خیلی مصاحبه داشتم ، تو خسته ای من هم گفتم نه ولی از دیدن شما خوشحالم . بعد وارد یک اتاق شدیم بایک میز گرد و سه تا صندلی . یک لب تاپ روی میز بود و یک پرینر کنار پنجره .

اول پاسپورتهایمان را خواست و بعد از کمی سکوت آدرسمان را خواند که من گفتم آدرسمان عوض شده. بعد آدرس جدید را پرسید که ما هم آدرسی را که در رزومه هایمان تایپ کرده بودیم را به او دادیم که در سیستمش ثبت کند . بعد تاریخ تولدم را پرسید و مدرک شناسنامه ام را خواست و بعد از آن مدرک ازدواجم، مدرک لیسانسم ( که از من پرسید که این اصل مدرک شماست؟)،سوابق کاریم و سوابق بیمه ای را از من گرفت . با دقت سوابق کاری و بیمه ای را بررسی کرد .

بعد از من پرسید چند ساعت در روز کار می کنی؟ گفتم ۸ ساعت از ساعت ۸ تا ۱۷ بعد گفت این که شد ۹ ساعت من هم گفتم یک ساعت ناهارداریم. گفت ما هم همینطور. سوالهایی که پرسید:

۱-      چرا پاره وقت کار می کردی؟

۲-      در مورد شرح کارت صحبت کن؟

۳-      چرا حسابداری را انتخاب کردی؟

۴-      مونترال می خواهی بری؟

۵-      چرا می خوای بری مونترال؟

۶-      از کجا مطمئنی که کار پیدا می کنی؟( من سرچهای کاری رو نشونش دادم ویک سری از اطلاعات استخدامی شغلم که همینجا دست روی کلمه CPA  که orde  حسابداری میشه گذاشت و گفت این چیه و یعنی چی ؟)

۷-      فکر کن که من مدیر یک شرکتم و میخوام استخدامت کنم، چه چیزهایی می گی که من تورو استخدام کنم؟

۸-      چند وقته که داری فرانسه می خونی ؟

۹-      کجا خوندی ؟

۱۰-  معلم خصوصی هم داشتی؟

۱۱-  تو میرفتی پیش معلمت یا اون میومد پیش تو ؟

۱۲-  روزهایی که کار نمی کنی چه کاری انجام میدی؟

۱۳-  مسافرت کجا میری؟

۱۴-  چرا میری شمال ایران؟

۱۵-  میری دریا چیکار میکنی؟

۱۶-  با حجاب میشه شنا کرد و آفتاب گرفت؟

۱۷-  غذای شمال ایران با تهران فرقی داره یا نه ؟ اونا بیشتر چی میخورن؟

۱۸-  وقتی برمیگردی خونه چیکار میکنی؟

۱۹-  هر روز غذا درست میکنی؟

۲۰-  روزهایی که غذا درست نمیکنی چی میخورین؟

۲۱-  همسرت کمکت میکنه ؟

از همسرم مدرک تحصیلی و ریز نمراتش را خواست و پرسید:

۱-      در مورد کارت توضیح بده؟

۲-      توی چه شرکتی کار میکنی؟

۳-      فامیلی داری که در کانادا زندگی کنه؟

۴-      با خانمت با هم شروع کردین به خوندن فرانسه؟

۵-      یک روز کاریت رو توضیح بده؟

مصاحبه ما ۵۰ دقیقه طول کشید و در آخر از یک فرم پرینت گرفت که ما امضا کردیم و بعد CSQ هامونو پرینت گرفت و به ما گفت که قبول شدید و چند برگه به ما داد که راهنمایی ارسال مدارک به فدرال بود.

در مورد سایر متقاضیان : یکی از خانمها که رشته شیمی بود کاندیشن یکی دیگه رد شد. بقیه همه قبول شدند.

من یک تجربه ای که داشتم این بود که اینها اگر رفتاری میکنند فقط به خاطر محک زدن شماست ، شما فقط باید خونسرد و با اعتمادبه نفس باشید . خوش رو بودن خیلی خیلی تاثیر داره . در بین سوالها به من گفت که سوابق بیمه ای شما خیلی کمه، و به توضیحات من اصلا توجهی نکرد و با یک حالت ناامیدانه شروع به تایپ کردن کرد ولی من اصلا ناراحت نشدم و به مابقیه سوالها مثل قبل و با لبخند جواب دادم .

لباس مرتب بپوشید . من یک کت قهوه ای با دامن کرم تا روی زانو ،جوارب کرم و یک کفش پاشته بلند کرم قهوه ای پوشیده بودم. موهام ساده و مرتب بود . هیچ زیورآلاتی هم نداشتم. همسرم یک کت و شلوار دودی ، پیراهن سفید و یک کراوات لاجوردی پوشیده بود.

خوب فرانسه یاد بگیرید چون هرچه بیشتر بدونید به نفع شماست. آفیسرها خودشون به شما کمک هم می کنند تا سوالها را خوب درک کنید. ما و سایر متقاضیان هر کدام شرایط مصاحبمون متفاوت با دیگری بود یک نفر ۱ ساعت و بیست دقیقه یکی ۲۵ دقیقه مصاحبه داشت و سوالها با هم فرق داشت.

در آخربرای شما عزیزان آرزوی موفقیت دارم و همچنین بسیار بسیار از آقای برهانی و معلم عزیزمان خانم خسروانی سپاسگزاریم .

منبع: iranquebec.ir

تذکر: استفاده از مطالب سایت به ویژه اخبار مهاجرت فقط با ذکر منبع و لینک سایت مجاز می باشد و استفاده غیر مجاز آن موجب تعقیب قانونی می باشد

درباره اقامت کانادا

www.iranquebec.ir

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

WhatsApp WhatsApp us