سلام به همه

شرایط ما: متاهل، رشته ۱۲ امتیازی، بدون مدرک فرانسه

ما در چند روز گذشته در ساعت ۱۰/۳۰ صبح در هتل هیلتون پارک سا مصاحبه داشتیم.(بعضی از دوستان اشتباها” به هتل هیلتون رفته بودند) وقتی وارد لابی شدیم ۵-۶ نفر برای مصاحبه انتظار میکشیدند. همه چهره ها مضطرب بنظر میرسید. به همسرم پیشنهاد دادم که یه گوشه ای که کسی نیست بشینیم تا جو اونجا تاثیری روی ما نداشته باشه.

آفیسرها سه تا خانوم هستند و اتاقهای مصاحبه یکی طبقه همکف،یکی اول و یکی هم زیرزمین قرار دارند.

یه خانم و آقای ایرانی در همان هتل اتاق گرفته بودند و هر نیم ساعت توی لابی می آمدند و با کسانیکه مصاحبه داشتند یا مصاحبشون تمام شده بود صحبت میکردند.(بنظرم کار درستی نیست، چون خیلی باعث اضطراب میشه…)

شنیدم که روز قبل آمار قبولی ها بالا بوده اما تا ساعت مصاحبه ما همه رد شده بودند. علت رو پرسیدم ۲ نفر بخاطر سابقه کار و نداشتن بیمه، یک نفر بخاطر سطح زبان، و یک نفرهم بخاطر اینکه مدام وسط حرف همسرش میپرید و به تذکر آفیسر توجهی نکرده بود و آفیسر هم از اتاق بیرونش کرده بود.این خانم و آقا از خرید آمده بودند و با وسایلی که خرید کرده بودند داخل اتاق شدند،که یک نکته منفی بنظر می رسید.

بالاخره با ۴۵ دقیقه تاخیر خانم Sylvain Henissart وارد لابی شد و اسم ما رو صدا کرد.ما هم با آرامش همراهیش کردیم… چند قدم جلوتر از ما بود،خیلی سریع برگشت و ما رو برانداز کرد و بهمون خوشآمد گفت و رفت پشت میزش نشست. با خنده گفت کیف سنگینی دارید معلومه که آماده اید (من کل مدارک رو داخل کیف گذاشته بودم) بعد از احوال پرسی شروع به صحبت کرد که شما واسه چی اینجا هستید و اگر فاکتورهای مورد نظرمون رو داشته باشید، میتونید قبول بشید.

اولین چیزی که ازمون خواست پاسپورت بود.بعد از خانومم آخرین مدرک تحصیلی رو خواست.وقتی مدرک رو گرفت، گفت ۲ سال درس خوندی؟که خانومم گفت نه ۴ سال.باز تاکید کرد که شما ۲ سال خوندین. خانومم گفت دوره ما ۴ ساله بوده و در مدرک قید شده… بعد پرسید آزاد خوندی یا دولتی؟

سومین چیزی که خواست از ما سابقه بیمه بود که آقای برهانی قبلا از مصاحبه تاکید خاصی برای تهیه سوابق بیمه به ما با توجه به سخت گیری های اخیر کرده بود. وقتی داشت مدرک رو نگاه میکرد، گواهی اشتغال بکار رو هم خواست.در ضمن گواهی محل کار قبلی رو هم خواست.وقتی میخواست مدارک رو بگیره, تمام حرکات و عکس العمل های هردومون رو زیر نظر داشت.همسرم توضیحاتی راجع به سازمان نظام پرستاری کبک داد  که باید…

بعد دیپلم خواست.بعداز کنترل برگردوند و آخرین مدرکی که از خانومم خواست عقدنامه بود.

از من هم آخرین مدرک تحصیلیم رو خواست.وقتی مدرکم رو کنترل میکرد گفت: میدونی بازار کار خوبی توی کبک داری؟… منم تشکر کردم و تایید کردم.بعد ازم پرسید پیشنهاد کاری هم داری؟ یکی از سرچ های کاریمو بهش دادم و دوباره ازم خواست…اینجا به انگلیسی گفت میدونی که باید به دو زبان انگلیسی و فرانسه تسلط داشته باشی؟…

اصلا فکر نمیکردم ازم انگلیسی بپرسه (البته خیلی سخت نبود) راجع به اینکه بازار کار کبک رو میشناسم توضیحاتی دادم…

بعد به فرانسه پرسید که چطور با همسرت آشنا شدی و اولین بار کجا اون رو ملاقات کردی؟ رو به خانومم کرد و گفت شما اصلا صحبت نکن چون میخوام سطح زبان همسرت رو ارزیابی کنم.

وقتی توضیحاتم تمام شد نحوه آشنایی خودش رو با همسرش واسمون تعریف کرد,ماهم کلی خندیدیم …..

بعد ازم پرسید کجا کار میکنی؟ وقتی جواب دادم گفت موسیو شما قبول شدید,به همین سادگی…

و در این لحضه بود که صدای پرینتر به گوشم رسید,خیلی خوشحال شدم…

اگر حمل بر خودستایی پیش دوستان عزیزم نشه,در طول مصاحبه ۲-۳ بار از تیپ و لباس هردومون تعریف کرد و با خنده پرسید خودت پیراهن و کراواتت رو انتخاب کردی یا خانومت؟

زمان مصاحبه ما بیشتر از ۲۵ دقیقه طول نکشید.در طول مصاحبه برخورد آفیسر خیلی محترمانه, همراه با شوخی و خنده زیاد بود,حتی ۲-۳ بار ادای همسرم رو درآورد و قهقه میخندید.

دوستان عزیز همیشه برام سئوال بود که من بعنوان نفر دوم چقدر در مصاحبه نقش دارم.اگه سئوالی از شما پرسیده بشه و خوب جواب بدین, روحیه نفر اصلی رو خیلی بالا میبره و فوق العاده باعث آرامش و اعتماد به نفس میشه.(این نظر شخصی خانومم بود)از طرفی ممکنه مسیر مصاحبتون رو عوض بکنه.

داشتن استرس در اون روز واسه همه طبیعی است,یکی بیشتر و یکی کمتر.مهم حفظ آرامش در طول زمان مصاحبه است.

من کمترین, چند پیشنهاد واسه دوستان عزیز دارم:

_ اول اینکه به تیپ و لباستون خیلی اهمیت بدین,چون خیلی براشون مهمه.

_ سعی کنید کاملا آروم و خونسرد باشید و همیشه خنده به لب داشته باشین.وقتی آفیسر صحبت میکنه, حرفاش رو تایید کنید و طوری وانمود کنید که هرچی میگه کاملا متوجه میشید.

_ همونطور که میدونید, سابقه بیمه واسشون خیلی اهمیت داره, پس سعی کنید از این نظر مشکل نداشته باشید.

_ به سوالات آفیسر خوب گوش کنید و دقیقا جواب مناسب به هر سوال بدین و اصلا در جواب دادن عجله نکنید, هرچند اگر سوال رو متوجه نشید خیلی شمرده تکرار میکنه, اما همین موضوع انتظاری که از شما در سطح زبانتون دارد را تغییر میده!

_ کاملا مواظب حرکا ت و نگاه های خودتون باشید, چون شما زیر ذره  بین هستید.

_ تا میتونید خودتون رو واسه مصاحبه آماده کنید, چون اصلا روال خاصی نداره.

_ سعی کنید با استادی کلاس داشته باشید که از حال و هوا و نکاتی که باید در مصاحبه رعایت کنید و جواب هایی که باید بدین اطلاع داشته باشه تا بتونه مصاحبتون رو شبیه سازی کنه.(این چیزی که میگم اصلا جنبه تبلیغات نداره.چون خودم تجربه کردم دوست دارم دوستان مطلع باشن) بنده ۱۵ جلسه خصوصی با استادی کلاس داشتم که اطلاعات زیادی راجع به مصاحبه نمی دونستن، اما ۶ جلسه با آقای خاکباش کلاس داشتم که ایشون واقعا در این زمینه اطلاعات خوبی دارن و ما تونستیم در واقع خودمون رو پیدا کنیم.در اینجا جا داره واقعا از زحماتشون تشکر کنم…

_ مدارکتون رو دسته بندی کنید و به ترتیب داخل زونکن بذارید و یک لیست از اونها تهیه کنید و شماره گزاری کنید و داخل صفحه اول طوری نصب کنید که به راختی قابل روئیت باشه.

_ اصلا به اینکه رشتتون امتیاز بالایی داره اتکا نکنید و مهارت های زبانیتون رو بالا ببرید.

در پایان از همه دوستان و مشاور ما آقای برهانی که در این راه منو همراهی کردند صمیمانه تشکر میکنم و امیدوارم همه کسانیکه این راه رو ادامه میدن به موفقیت برسند.

منبع: یکی از افراد قبول شده در مصاحبه کبک

تذکر: استفاده از مطالب سایت به ویژه اخبار مهاجرت فقط با ذکر منبع و لینک سایت مجاز می باشد و استفاده غیر مجاز آن موجب تعقیب قانونی می باشد.